فردای تنهایی ( امام علی )






گذر دارد زمان بر جاده شب سوگوار امشب
مه از غم كرده روي خويش پنهان در غبار امشب
نسيم مويه گر در گوش نخلستان چه مي گويد
دو تا شد پشت چرخ از سوگ ان يكتا سوار امشب
چه افتاده است يا رب در حريم گنبد گردون
كه مي ريزند انجم اشك حسرت در كنار امشب
بنال اي همنوا با من سرشك از ديده جاري كن
كه خون مي گريد از اين قصه چاه راز دار امشب
علي در چاه غم فرياد زد تنهايي خود را
شنو پژواك ان را از براي شام تار امشب
بنال اي همنوا با من سرشك از ديده جاري كن
كه خون مي گريد از اين قصه چاه راز دار امشب
منبع: http://www.semital.com